جمعه، ۲۵ مهر ۱۴۰۴

عمری با فرش، زیگموند فروید
در دنیای فرش دستباف ایران و در میان اشخاصی که قدمهای بزرگی برای پیشرفت جایگاه این هنر و دستبافته با ارزش در دنیا برداشتهاند و به شناخته شدن هر چه بیشتر آن بین مردم کمک کردهاند بعضی وقتها افرادی هستند که خودشان هم شهرت جهانی دارند و همین شهرت خواسته یا ناخواسته زمینهای موثر برای تقویت جایگاه فرشهای دستباف ایران را فراهم میکند و آنها را به مخاطبانی نو معرفی میکنند، یکی از این افراد زیگموند فروید (Sigmund Freud) بود، پدر دانش روانکاوی که در دوران زندگی خود به اشکال مختلفی سعی به تشخیص، تحلیل و درمان آسیبهای روانی پرداخت، اگر چه امروزه و پس از گذشت بیش از صد سال برخی تئوریها و روشهای کاری فروید رد شده اما همواره بسیاری از اصول کاری وی همچنان از پایههای پابرجای علم روانکاوی است و دری که او به علم روانکاوی گشود آغازگر راهی شد برای حل و فصل بسیاری از مشکلات و آسییبهای ذهنی بشر که تا به امروز همچنان بر همان اصول اولیه وی ادامه دارد.

ایدهها و تفکراتی که فروید پیرامون ذهن، خاطرات کودکی، اختلال اضطراب پساسانحه و نا خودآگاه انسان در کارش داشت در طول سالها او را بطور مستقیم و غیر مستقیم سوژه رسانهها قرار داد، بطوریکه هنرمند سورئالیستی همچون سالوادور دالی (Salvador Dalí) تلاشهای فروید در جهت شناخت هرچه بیشتر رویا و ناخودآگاه انسان را سوژه نقاشیهایش قرار داد، همچنین اندی وارهول (Andy Warhol) شکل گرفتن هویت و روان انسان تحت تاثیر مصرف گرایی را با الهام از ایدههای فروید موضوع کارهایش قرار داد، جکسون پولاک (Jackson Pollock) هنرمند سرشناس اکسپرسیونیسم انتزاعی نیز در کارهایش الگوهیهای بیانی خودجوش را تحت تاثیر تفکرات فروید محور موضوعی بسیاری از کارهایش قرار داد. در صنعت سرگرمی هم فروید و ایدههایش الهام بخش و تشکیل دهنده اصول و چارچوبهای ژانرهای ترسناک روانشناختی شدند که نتیجه آن را بارها و بارها دیدهایم! در فیلمهایی همچون روانی (Psycho)، سریالهایی همچون چیزهای عجیت (Stranger Things) و یا سری بازی ویدیویی تپه خاموش (Silent Hill) که در آنها آسیبهای روحی، تاثیرات نشات گرفته از وقایع دوران کودکی و ضمیر ناخودآگاه انسان از دیدگاههای مختلف مورد تحلیل و بررسی قرار میگرفت و اینگونه زیگموند فروید و عقایدش به بخشی از فرهنگ عامه (Pop Culture) تبدیل و شهرتش جاودانه شد! همین شهرت باعث شد چندین فیلم کوتاه و بلند در مورد زندگی فروید ساخته شود و همچنین گوشههایی از زندگی او هم بارها در رسانههای مختلف مورد استفاده قرار بگیرد، بطور مثال کاناپه معروف فروید بعنوان سمبلی از مشاوره و روان درمانی در فرهنگ عامه، بخشی هویتی در شکل گیری سریال سوپرانوها (The Sopranos) بود و بعنوان راهی برای روایت داستان از نگاه شخصیت اصلی سریال از آن استفاده شد، کاناپهای که در میان مردم به اندازه خود فروید شهرت پیدا کرد و به معروفترین اثاثیه دنیا تبدیل شد.

کاناپه مشهور فروید نمونهای از ارتباط و علاقه او به دنیای فرش دستباف ایران است و این کاناپه هم شهرتش را با دستبافتههای ارزشمند ایرانی قسمت کرده و به معرفی جهانی آنها کمک بسیاری کرده است، داستان این اثاثیه معروف هم به دوران شکلگیری علم روانکاوی و تلاشهای اولیه فروید در شناخت و درمان آسیبهای ذهنی از طریق مکالمه و گفتار با بیمارانش باز میگردد. فروید به فرهنگهای دیگر هم علاقه داشت و مطالعات زیادی در زمینه آداب و سنن فرهنگهای غیر غربی انجام داد که این موضوع عامل یکی از علایق شخصی او یعنی جمع آوردی آثار باستانی، آنتیک و گرانبها شد، در مقاطعی نیز همین آثار و مطالعات در نظریه های او برایش الهام بخش نیز شدند، در میان اشیاء و مجسمه هایی که از تمدنهای قدیمی همچون مصر، چین، هند و یونان جمع آودی کرده بود چندین مجسمه از ایران نیز وجود داشت اما این فرشهای ایرانی بودند که در بین این آثار توجه او را بیش از همه به خود جلب کرده بودند. زمانی که فروید در مراحل اولیه شکل دادن به ساختار علم روانکاوی بود متوجه این شد که دوری از فضای مطب و بیمارستان و حضور در فضایی همچون خانه به بیمار کمک میکند که امنیت و آرامش بیشتری حس کند و راحتتر و صادقانهتر به گفتگو بپردازد، از همین رو دفتر کار خانگیاش را برای این منظور انتخاب کرد و از چند فرش دستباف ایرانی برای تزئین این فضا بصورت کفپوش و دیوار کوب استفاده کرد و کاناپهای که بیمار قرار بود روی آن دراز بکشد را بعنوان مهمترین بخش دفترش با یک فرش قشقایی و تعدادی مسند و بالش ایرانی پوشاند، این فرشها در کنار دیگر مجسمهها و اشیاء حس کنجکاوی بیماران را برمیانگیختند و صحبت در مورد آنها زمینه افزایش اعتماد بیمار نسبت به فروید برای صحبت در مورد گرهها و مسائل شخصی را هم فراهم میکردند. شهرت فروید باعث شد بسیاری از بیماران او هم از بین افراد سرشناس و متمول جامعه، اشراف و دولتمردان باشند، همین امر به شهرت بیشتر او و توجه هرچه بیشتر به فرشهای ایرانی کمک کرد.

با آغاز جنگ جهانی دوم و پس از تصرف اتریش توسط آلمان، افزایش خطرات باعث شد فروید به ناچار به انگلستان بگریزد! خانواده او سعی کردند اتاق کار او را با همان وسایل بازسازی کنند تا شاید این روزهای سخت فشار و غم کمتری برای او که به سرطان هم مبتلا شده بود داشته باشند. شدت علاقه فروید به فرشهایش را میتوان در همین وقایع بخوبی دید، زمانی که جنگ و تهدیدهای جانی باعث کوچ اجباریاش شدند او بیست تخته از فرشهایش را همراه خود در این سفر سخت به لندن آورد و آخرین روزهای زندگیش را در فضایی آشنا که حس و حال خانه قدیمیاش در وین را داشت گذراند، امروزه این فرشها در موزه فروید نگهداری و نمایش داده میشوند. شهرت فروید از نظر بصری همیشه با فرش دستباف ایرانی همراه بوده و بیان شده، ورود او به فرهنگ عامه و پس از دوران زندگی اش هم به معرفی هرچه بیشتر فرش دستباف ایرانی به جهانیان کمک کرده است.


اگر از علاقمندان به فرش دستباف ایرانی هستید با ما در وبلاگ فرش حیدریان همراه باشید.