Delivering Carpets anywhere around the world less than a week: 989356662295

گبه، مینیمالیسم مطبوع دیگران

دوشنبه، ۲۰ اسفند ۱۴۰۳

گبه، مینیمالیسم مطبوع دیگران

وقتی به بازار و مخاطبان جهانی فرش دستباف ایران نگاه میکنیم و دستبافته هایی که در این بازار -محدود و با مخاطب خاص- اقبال خوبی داشته اند را میبینیم، متوجه این نکته میشویم که در این موقعیت محدود فروشندگان سعی میکنند بهترین ها روا ارائه دهند و خریداران هم تلاش میکنند با هزینه ای که میکنند بیشترین و بهترین بافته ای که دربرگیرنده هویت فرش ایرانی هست را تهیه کنند (این الگو شامل خریداران حرفه ای فرش نمیشود و آنها بخش کوچکتری از این بازار را تشکیل میدهند)، شاید از همین بابت است که موقعیت درخشش برای بخش زیادی از دستبافته های ایران در حضور این مخاطبان بوجود نمی آید، اما بعضی وقتها مواردی را میبینیم که خلاف رویه معمول هستند و با اینکه معیارهای ذکر شده را ندارند توانسته اند در این بازار برای خود جایگاهی پیدا کنند، یکی از این دستبافته ها گبه است!

گبه مثل بسیاری از دستبافنه های موفق و پرطرفدار ایران با دقت و ظرافت بالا بافته نمیشود، طرح و نقش آن هم پر از جزئیات نیست و اغلب اگر طرحی هم داشته باشد بسیار ساده و هندسی است، تا همین چند دهه پیش در بین عموم مردم چه داخل و چه خارج از ایران آگاهی چندانی نسبت به گبه وجود نداشت، اما مجموعه ای از اتفاقات دست به دست هم دادند تا گبه به بسیاری از دوستداران فرش دستباف ایران شناسانده شود.

پس از انقلاب و با آغاز جنگ و توجه به محدودیتهای حاصل مجال چندانی برای فعالیت هنرمندان حوضه تجسمی نبود و رویکردی هم که نهادهای متصدی هنر داشتند با شرایط پیش از انقلاب متفاوت بود و فروش آثار هنرهای به خارج از ایران هم با محدودیتهایی مواجه بود. از همین رو بسیاری از هنرمندان فعالیتشان متوقف شده بود و برای گذران زندگی دنبال راهکارهای تازه می اندیشیدند. یکی از این هنرمندان پرویز تناولی بود که در سالهای قبل در کنار آثار مختلفی که خلق کرده بود به جمع آوری و تحقیق روی آثار هنرمندان و پیشه وران پیشین خصوصا در زمینه فرش نموده بود، تناولی چند نمایشگاه از دستبافتهایی که جمع آوری کرده بود برگزار نموده بود، همچنین برخی از آثار خود را نیز در قالب فرش درنمایشگاههای دیگری به نمایش گذاشته بود، با این پیشینه بود که تناولی در این شرایط دوباره به سراغ فرش آمد، اما اینبار به سراغ یکی از دستبافته های کمتر شناخته شده ایران رفت، گبه! تناولی که به تولید فرش دستباف برای فروش در خارج از ایران می اندیشید در همین دوران مطلبی درباره گبه نوشت که در مجله هالی (مجله فرش، پارچه و هنرهای اسلامی، چاپ انگلستان) چاپ شد، فرم مینیمالیستی گبه بواسطه طرحهای ساده و هندسی آن توجه مخاطبان خارجی را بسیار جلب کرد، این سادگی دستبافته شرقی برای غربی ها جنبه های آشنایی داشت و آن را همراستا با هنر مینیامالیستی خود میدیدند،بافت و تونالیته رنگهای اگنس مارتین، فرمها و رنگها در کارهای مارک استلا و سادگی عمیق آثار مارک راتکو و اِد راینهارت همگی در گبه ایرانی به چشم می آمد،

از همین رو تقاضای گسترده ای برای گبه ایجاد شد و تناولی خود به دنبال تولید آنها رفت و با کمک بافندگانی که در سالهای قبل با آنها آشنا شده بود کار خود را آغاز نمود و از گبه هایی که طراحی و تولیدکرده بود چند نمایشگاه در اروپا برگزار کرد و افراد بیشتری را با گبه آشنا نمود-همین توجه خارجی بر میزان توجه داخلی به گبه تاثیر مثبتی گذاشت- همچنین در این سالها کتابهایی را نیز در مورد گبه به چاپ رساند و در کنار دیگران چندین مطلب در رسانه های داخل و خارج ایران در مورد آن چاپ شد تا طیف گسترده تری از مخاطبان فرش دستباف ایران با گبه بیشتر آشنا شوند و به این دستبافته مینیمالیست ایرانی بیشتر توجه کنند.

در تداوم توجه داخلی و خارجی به گبه، اوایل دهه هفتاد خورشیدی نیز فیلمی با همین نام در ایران ساخته شد، این فیلم بیانی شاعرانه از یک داستان اجتماعی است که در آن به ستایش از جایگاه زن ایرانی و مقابله آن با سنتهای پدرسالارنه در قالب داستان عاشقانه دختری اهل ایل قشقایی به نام گبه میپردازد و به شکلی تمثیل وار داستان این دو عاشق را در نقش و طرح یک گبه به نمایش میگذارد و به این صورت عمق مینیمالیسم گبه را بعنوان یک دستبافته ایرانی به مخاطبان مجدداً معرفی میکند که چگونه چند نقش ساده میتوانند نشان و روایتی از داستانی عاشقانه و پر فراز و نشیب باشند. این فیلم توجه منتقدان و مخاطبان را در داخل و خارج از ایران به خود جلب کرد و در قالبی نو گبه را بعنوان یکی از دستبافته های ایران به طیف جدیدی از مخاطبان معرفی نمود.

در گذشته عملاً مرزی بین هنر و صنایع دستی وجود نداشت و دوران جدید هست که این مرزها شکل گرفته! تناولی با اینکه اهل دنیای هنرهای تجسمی است، بخش زیادی از زندگی اش را صرف تحقیق و جمع آوری صنایع دستی و ساخته ها و بافته های ایران نموده است. همین شناخت هنر و صنایع دستی ایران باعث شد که به اهمیت و پتانسیل گبه پی ببرد و برای بهتر شناخته شدن آن بین هنردوستان داخل و خارج ایران تلاش کند، این وقایع نشان دهنده این موضوع است که دیگر دستبافته های کمتر دیده شده ایران نیز با ارایه مناسب و آگاهانه میتوانند جایگاهی مرتفع تر در بین دوستداران فرش دستباف ایران پیدا کنند.

فرش حیدریان مجموعه متنوعی از گبه ها را در خود جای داده که میتوانید با مراجعه به همین سایت (فرش حیدریان) و یا مراجعه حضوری به یکی از شوروم های ما این دستبافته های زیبا را ملاحظه و در صورت تمایل خریداری کنید.